صفت چیزی یا کسی که دوستی کسان را نسبت به خود برانگیزد و جلب کند: ای خداوندی که اندر جملۀ روی زمین دوست انگیزی نیامد همچو تو دشمن فکن. سوزنی. که بود از پدر دوست انگیزتر به دشمن کشی تیغ او تیزتر. نظامی. ، کسی که در میان دوستان فتنه و آشوب برمی انگیزد. (ناظم الاطباء)
صفت چیزی یا کسی که دوستی کسان را نسبت به خود برانگیزد و جلب کند: ای خداوندی که اندر جملۀ روی زمین دوست انگیزی نیامد همچو تو دشمن فکن. سوزنی. که بود از پدر دوست انگیزتر به دشمن کشی تیغ او تیزتر. نظامی. ، کسی که در میان دوستان فتنه و آشوب برمی انگیزد. (ناظم الاطباء)